شعر شهادت امام صادق ع
پیربزرگ طایفه بود و کریم بود در اعتلای نهضت جدش سهیم بود مسندنشین کرسی تدریس علم ها شایسته ی صفات حکیم وعلیم بود نوح وخلیل جمله مریدان مکتبش استاد درس حکمت و پند کلیم بود بر مردمان تب زده ی شهر شرجی اش عطر مبارک نفسش چون نسیم بود زحمت کشیدو باغ تشیع شکوفه داد مسئول باغبانی باغی عظیم بود قلبش شبیه شیشه ی تنگ بلور بود عمری به فکر نان شب هر یتیم بود از ابتدای کودکیش تا دم وفات نزدیکی محله ی زهرا مقیم بود منت نهادو آمدو ما پیروش شدیم امروز اگر نبود، شرایط وخیم بود تازه سروده ام غزل مدحتش ولی یادش میان قافیه ها از قدیم بود
وحيدقاسمي
+ نوشته شده در یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۲ ساعت توسط اصغر چرمي
|