دارد چکار می کند این عشق با دلم؟

با قطعه های بی سر و سامانِ پازلم

در گردبادِ زلف تو با لطفِ موج ها

چون قایقی شکسته، زمینگیرِ ساحلم

بیت الحرامِ چشمِ تو بارانی است و من

همپای حاجیانِ تو در دورِ باطلم

در کوچه های قافیه، در قابِ بیت ها

مثلِ همیشه باز تو هستی مقابلم

لبخند می زنی و نفس می کشی و بعد

حل می شود دوباره تمامِ مسائلم!

محمّد عابدینی