شعر رحلت پيامبر اكرم ص
هر عاشقی ست در طلبت أیها الرّسول
اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول
عالم هنوز تشنه ی درک حضور توست
أرض و سماست در طلبت أیها الرّسول
روشن شده است تا به ابد عالم وجود
از سجده ی نماز شبت أیها الرّسول
تو می روی و در دل هر کوچه جاری اَست
عطر متانت و ادبت أیها الرّسول
آماده ی سفر شدی و با وصیتت
جان ها اسیر تاب و تبت أیها الرّسول
گفتی رضای فاطمه شرط رضای توست
خشم خداست در غضبت أیها الرّسول
اما تو چشم بستی و یک شهر درد و داغ
شد سهم یاسِ جان به لبت أیها الرّسول
اجر رسالت تو ادا شد ولی چه زود
بی تو نصیب فاطمه شد چهره ای کبود
يوسف رحيمي
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه:
"مَـنْ أَتَـانِی زَائِـراً، وَجَبَـتْ لَـهُ شَفَـاعَتِـی،
وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ"
كامل الزیارات، ص 13، الباب 2، ح 9
+ نوشته شده در دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۲ ساعت توسط اصغر چرمي
|