گرچه بشنیدم ولی هرگز نمی شد باورم

روضه ای که سالها سوزانده چشمان ترم

این که شیخی بی حیا فریاد می زد یا امیر

با اجازه دختر شیرین زبان را می برم

اصغر چرمی