اشعار شهادت حضرت زهرا س

 

ای آسمان عاطفه پرواز بی کران

بعد تو ناتوان شده بال کبوتران

خیر النسائی وبه خودت میشناسمت

دنیا نداشت غیر خودت از تو بهتران

دینم حرام گر که به غیر تو رو کنم

تو مال ما ،بهشت خدا مال دیگران

شایسته است بعد بیابان نشینیت

گوشه نشین شوند تمام پیمبران

دستش شکسته باد هر آنکه تو را شکست

نانش حرام باد هر آنکه تو را در آن ...

...کوچه فقط به خاطر یک قطعه خاک زد

باید از این به بعد بمیرند نوکران

این روزها که حرمت رویت شکسته است

خوب است گوشواره در آرند مادران

اینها تو را زدند غرور علی(ع) شکست

آری شکستنی است غرور دلاوران

بعد از تو احترام ندارد قبیله ات

مادر که رفت وای بر احوال دختران

                                                                     

استاد لطیفیان

 

شعر فاطميه(غروب جمعه)

حضرت فاطمه عليها السلام به خدمتکارش مى‏گفت:

اصعَد عَلَـى الضـراب فَإِذَا رَأَیـتَ نِصـفَ عَینِ الشَّمس ِ

قَد تَدَلَّـى لِلغُرـُوبِ فَأَعلِمنِـی حَتَّـى أَدعُـو؛ بـرو بالاى

بلندى، پس هر گاه نیمى از قرص خورشید را دیدى

 كه به غروب نزدیك شد، به من خبر ده تا دعا كنم!

معانی الأخبار، ص: 399

 

آئينه ام و اسير آهم مادر

بغضي ست نهفته در نگاهم مادر

هم ندبه چشم های بارانی تو

هر جمعه ببين چشم به راهم مادر

استاد يوسف رحيمى

شعر فاطميه

دل خراب نوكرت آقا به هواى مدينه افتاده

به مرقد مخفى زهرا(س) به وفاى مدينه افتاده

به نقطه نقطه ي  شهرى كه  محل نزول آيات است

به قطره قطره ى خونى كه ريخت ز سينه افتاده

يا زهرا(س)

هر كه ندارد به دل محبت زهرا (س)

هر كه ندارد به دل محبت زهرا (س)

ديده ي خود پوشد از شفاعت زهرا (س)

هاجر و حوا ، صفيه ، ساره و مريم

فضه صفت مفتخر به خدمت زهرا (س)

به به از اين منزلت كه آمده بر تو

ز آنچه تصور كني فضيلت زهرا (س)

آه كه با اين جلال و جاه و شرافت

بود فزون از جهان مصيبت زهرا (س)

آري خود اختفاي مدفن پاكش

شاهد عالي بود زغربت زهرا (س)

پهلويش از ضرب در شكست و دريغا

گشت از آن آشكار رحلت زهرا (س)

پهلوي زهرا (س) شكست و قلب پيمبر (ص)

آه از بي وفايي مدينه و غربت زهرا (س)

بازويش از ضرب تازيانه سيه شد

آه از آن درد غريبي و بي نهايت زهرا (س)

 

السلام عليك يا فاطمه الزهرا (س)