بهشت گمشده در غربت! فدای آن حرم ویران

بهشت گمشده در غربت! فدای آن حرم ویران

 
به سوی خاک شما از اشک، دخیل بسته‌ام از ایران

شما همان دو بهشتانید ، مقام پاک سرشتانید

 
نه این خرابۀ خاموشان، نه این شکستۀ دلگیران

کنون به تسلیت خاتم هزار قافلۀ ماتم

 
به سامرا ز همه عالم به نوحه‌اند سرازیران

کجاست رحمت همراهان؟ کجاست غیرت خونخواهان؟

 
به رغم طعنۀ روباهان، کجاست عربدۀ شیران؟

به دادخواهی موعودی، بلند شد به فلک دودی


نگاه آینه‌هامان سوخت، ز ناگهانی تصویران

دلا بسوز و پری واکن، سوی بهشت، دری واکن


بقیع گمشده پیدا کن، میان آن حرم ویران

کی می‌شود به سامره در سرّ من رای

کی می‌شود به سامره در سرّ من رای

 
گویم به هادی و تو سلامٌ علیکما

تا روز مرگ جان بدهم در ولایتان

 
حبّ شما طلب بکنم روزی از خدا

در فضل «ابومحمّد»‌ی ای چشمۀ کرم

 
ابن الرضاست شهرتت ای معدن سخا!

صاحب لوای عسگر دین است باب تو

 
ای مادر عفیفۀ تو سوسنِ حیا

ای همچو بومسیلمه کذاب، خصم تو


تو از کجا و مدّعی جاهل از کجا؟

ای آفتاب یازدهم، سرّ احمدی

 
ای نورِ از سلالۀ خورشیدِ انّما

ای وارث ودیعۀ زهرا، امام نور

 
ای امتداد چشمۀ تطهیر تا شما

مسموم زهر خصم ولایت چنان حسن

مظلوم روزگار تویی مثل مرتضی

امروز چشم شیعه به صحن و سرای توست


فرزند نور، ای پسرت حجت خدا!

در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟

 
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟

أین الامام؟ یا حسن عسگری، دخیل

 
در انتظار سامرۀ توست، کربلا

ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو

ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو

 

بیت­الولای دل حرم با صفای تو

 

قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو

 

روح ملک کبوترصحن و سرای تو

 

 آیینة جمال خداوند سرمدی

 

 فرزند پاک چار علی ، سه­محمدی

 

رضوان بدان جلال و شرف سائل درت

 

خورشید سجده برده به صحن مطهرت

 

روح رضاست در نفس روح پرورت

 

نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت

 

 میراث زهد و نور هدایت ز هادیت

 

 علم امام هشتم و جود جوادیت

 

 معصوم سیزده ولی­الله ذوالمنن

 

ابن ­الرضای سومی و دومین حسن

 

گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن

 

شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن

 

 دُر کلام و لعل لب گوهری کجا

 

وصف ابا محمدنِ العسگری کجا

 

انوار ده امام درخشد ز روی تو

 

یادآور رسول خدا خُلق و خوی تو

 

زیباترین دعای ملک گفتگوی تو

 

مسجود جنّ و انس بود خاک کوی تو

 

    بحری که در صدف، دُر جان پرورد تویی

 

 در دامنش امام زمان پرورد تویی

 

ویرانة مزار تو مسجود آسمان

 

قبر تو کعبة دل و صحنت مطاف جان

 

زوّار هر شب حرمت صاحب­الزمان

 

کوری چشم دشمنت ای قبلة جهان

 

    تنها نه سامره، همه عالم دیار توست

 

    هر جا رویم در بغل ما مزار توست

 

قبر مطهر تو اگر چه خراب شد

 

یا بر حریم تو ستم بی­حساب شد

 

و آن دلربا ضریح نهان در تراب شد

 

هرچند قلب شیعه از این غم کباب شد

 

هر روز قبة تو فروزنده­تر شود

 

    جاه و جلال و مرتبه­ات زنده­تر شود

 

ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت

 

ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت

 

اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت

 

یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت

 

ای زخم دل هماره فزون از ستاره­ات

 

از ما سلام بر جگر پاره پاره­ات

 

با آن که در محاصره بودی تو سال­ها

 

دیدی ز دشمنان، غم و رنج و ملال­ها

 

کردند با تو از ره طغیان جدال­ها

 

دادی به شیعه عزت و قدر و جلال­ها

 

نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت

 

چون آفتاب یک­ سره آفاق را گرفت

 

داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد

 

خون بر دلت ز کینة اهل جحیم شد

 

روح تو در بهشت الهی مقیم شد

 

با رفتن تو حضرت مهدیu یتیم شد

 

    یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان

 

    عجّل علی ظهورک یا صاحب­الزمان

 

ای عدل تو زوال ستم ­گستری بیا

 

نادیده کرده بر همه روشنگری بیا

 

ای آخرین دُر صدف کوثری بیا

 

ای نور دیدة حسن عسگری  بیا

 

    تا کی فراق روی تو آتش به جان زند

 

تا کی به شیعه خصم تو زخم زبان زند

 

ای خوانده جنّ و انس و ملک پیر و مقتدات

 

تو جان جان عالمی و جان ما فدات

 

خُلق علیu و خلق نبی جلوة خدات

 

میثم به این دو مصرع نیکو دهد ندات

 

یا صاحب­الزمان به ظهورت شتاب کن

 

عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن

 

ای مسجد الحرام حرم سامرای تو

ای مسجد الحرام حرم سامرای تو
بیت الولای دل حرم با صفای تو
قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو
روح ملک کبوتر صحن و سرای تو
آیینه ی جمال خداوند سرمدی
فرزند پاک چار علی سه محمدی

رضوان بدان جلال و شرف سائل درت
خورشید سجده برده به به صحن مطهرت
روح رضاست در نفس روح پرورت
نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت
میراث زهد و نور هدایت ز هادیت
علم امام هشتم وجود جوادیت
معصوم سیزده ولی الله ذوالمنن
ابن الرضای سومی و دومین حسن
گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن
شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن
در کلام و لعل لب گوهری کجا
وصف ابا محمدن العسگری کجا
انوار ده امام درخشد ز روی تو
یادآور رسول خدا خلق و خوی
زیباترین دعای ملک گفتگوی تو
مسجود جن و انس بود خاک کوی تو
بحری که در صدف در جان پرورد تویی
در دامنش امام زمان پرورد تویی
ویرانه ی مزار تو مسجود آسمان
قبر تو کعبه¬ی دل و صحنت مطاف جان
زوار هر شب حرمت صاحب الزمان
کوری چشم دشمنت ای قبله ی جهان

تنها نه سامره همه عالم دیار تو است
هر جا رویم در بغل ما مزار تو است
قبر مطهر تو اگر چه خراب شد
یا بر حریم تو ستم بی حساب شد
و آن دلربا ضریح نهان در تراب شد
هرچند قلب شیعه از این غم کباب شد
هر روز قبه ی تو فروزنده تر شود
جاه و جلال و مرتبه ات زنده تر شود
ای نه سپهر فرش رفیع عبادتت
ای لطف و جود و مرحمت و بذل عادتت
اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت
یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت
ای زخم دل هماره فزون از ستاره ات
از ما سلام بر جگر پاره پاره ات
با آن که در محاصره بودی تو سال ها
دیدی ز دشمنان غم و رنج و ملال ها
کردند با تو از ره طغیان جدال ها
دادی به شیعه عزت و قدر و جلال ها
نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت
چون آفتاب یک  سره آفاق را گرفت
داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد
خون بر دلت ز کینه ی اهل حجیم شد
روح تو در بهشت الهی مقیم شد
با رفتن تو حضرت مهدی یتیم شد
یا بن الحسن از این همه بیداد الامان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
ای عدل تو زوال ستم  گستری بیا
نادیده کرده بر همه روشنگری بیا
ای آخرین در صدف کوثری بیا
ای نور دیده ی حسن عسگری بیا
تا کی فراق روی تو آتش به جان زند
تا کی به شیعه خصم تو زخم زبان زند
ای خوانده جن و انس و ملک پیر و مقتدات
تو جان جان عالمی و جان ما فدات
خلق علی و خلق نبی جلوه ی خدات
میثم به این دو مصرع نیکو دهد ندات
یا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن
عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن

دوستان بر من و سوز جگرم گریه کنید

دوستان بر من و سوز جگرم گریه کنید
به شرار دل و اشک بصرم گریه کنید
من جوان بودم و در سن شبابم کشتند
بر دل سوخته و چشم ترم گریه کنید
حسنم، پاره جگر مثل عمویم حسنم
بر من و بر هموی خون جگرم گریه کنید
من و جد و پدرم را به جوانی کشتند
در عزای من و جد و پدرم گریه کنید
من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی
همه بر مادر نیکو سیرم گریه کنید
سال ها بود که در تحت نظر بودم حبس
همه بر قصه ی تحت نظرم گریه کنید
قبر ویران شده ام گشت بقیع دگری
داغداران به بقیع دگرم گریه کنید
بعد من مهدی من بی کس و تنها ماند
به غریبی یگانه پسرم گریه کنید
گریه ی منتظران مرحم زخم دل اوست
بر ظهور خلف منتظرم گریه کنید
به محبان من اعلام کن اینک میثم
همه بر حجت ثانی عشرم گریه کنید